سبحانسبحان، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 29 روز سن داره

پسرم آقا سبحان

بوی ماه مهر

کفشهای تابهتاوصله دار من کجاست؟ خاطرات خوب و شیرین من کجاست؟ کوچه های خاکی و باهم دویدن هایمان شور و شوق خنده ی بی اختیارمن کجاست؟ .درس سارا درس شیرین انارمن کجاست؟پس چه کس خط میزند مشق شبم را بعدازاین؟ پای تخته مهربان آموزگارمن کجاست؟بازهم پاییزشدبابای پیرمدرسه..خش خش برگ درختان چنار من کجاست ؟ کاش میشدبازهم برگشت تاآن روزها خسته ام دلهای سنگین روزگارمن کجاست؟ ...
31 شهريور 1393

عشق مامان

اینجا پسر مامان دختر شده ای جونمممم مامانی خیلی تی وی نگاه کردنو دوسداری مخصوصا شبکه هدهد و پیام بازرگانی     روز   ...
29 شهريور 1393

سبحان درمراسم عروسی

مامانی چندشب پیش رفتیم عروسی ولی شما مثل بعضی اوقات که پسر خوبی نیسی این دفعه هم زیاد آروم نبودی و بیشتر گریه میکردی به زحمت پندتا عکس ازت گرفتم عشق مامان.... ...
29 شهريور 1393

احوالات آقاسبحان در هفته ای که گذشت1

سلام بر گل پسر مامان....چی بگم از احوالات شما...که ماشالله حسابی شیطون شدی باید کلا حواسم بهت باشه که سراغ سیم برق یا چیز خطرناک نری...ابروزا بیشتر سعی میکنم عصرها که هوا خوبه میبرمت پارک ..دیروز هم باباحسن مارو اورد خونه آقاجون... حالا چندتا عکس میخام از عزیزمامان بزارم.. این عکسها رو قبل اومدن مهمانها(یکی از ذوستایی بابایی با خانمش با پسر گلش پرهام جون که 2سال داشتن)ازت گرفتم ...
19 شهريور 1393

7ماهگیت مبارک

عزیزمامان 7ماهگیت مبارک داری بزرگ میشی و شیطون... این مدت خیلی شیطونیهات زیاد شده عزیزم...ولی خیلی عزیز شدی...امروز باهم رفتیم بهداشت واسه چکاوب خداروشکر همه چی خوب بود.. وزن9100 قد70 دوستت دارم یک دنیا
10 شهريور 1393